دنیای اسکلتی من

آخرین نظرات

۳ مطلب در نوامبر ۲۰۱۶ ثبت شده است

sun

مثل هر سال،امشب هم پیاده میریم حرم آقا تا شاید حضرت نظری بر دل تاریک ما نمودند و چشم دل ما هم روشن شد و توانستیم از چاله چوله هایی که بی هوا سر راهمان سبز میشوند تا ما را با کله به زمین گرم بزند، به سلامت بگذریم.
نایب الزیاره هستیم شما هم ما رو از دعاهای خیرتون بی نصیب نزارین.
واسه مریض ها هم خیلی دعا کنید.
پ.ن.عکس:آدمهایی که معلوم نیست مذهبی هستند یا نیستند و دقیقا دلشون کجاست رو اذیت نکنیم و بیایید به اعتقادات هم احترام بگذاریم و عقاید خود را به سر یک دیگر نکوفیم.دیشب که باهاش حرف میزدم کاملا میشد فهمید حالش زیاد خوش نیست،بهش گفتم تو هم فردا بیا خیلی خوبه هاا حال و هوات عوض میشه فقط گفت پیشش واسم دعا کن...
اونم مثل من توی تاریکی گم شده فقط من در به در میزنم خودمو پیدا کنم اون نمیتونه میگه دعا کن...
دیگه قدرتی واسم نمونده من این دختر غمگین و افسرده رو نمیخوام چرا حالم خوب نمیشه عاخه!؟
بازم خداروشکر که اینجا به دنیا اومدم
خداروشکر که یک منبع آرامش بزرگ داریم اینجا...

  • کنجد :)

-فرض کنید تابع f به فاصله ی a تا b پیوسته باشد و c یک نقطه ی بحرانی از این فاصله است.حالا اگر f ...
خب ببین کلا همه قوانین مشتق رو باید بلد...
****************


+فرض کنید تابع خانواده به فاصله ی مامان تا بابا پیوسته باشد و کنجد یک نقطه ی بحرانی از این فاصله است...

یک نقطه ی بحرانی یک نقطه ی سیاه یک نقطه ی اضافه یک نقطه ی بی مصرف یک نقطه ی خسته..اعع اعع دیدی یادم رفت به شبنم بگم تیپ بندی در و پنجره اشو واسم بیاره اه اه گند بزنن این حافظه لعنتی ر


****************
-الوووو؟؟
+هان؟
-کجایی میگم فهمیدی؟؟
+آره آره فهمیدم بریم مبحث بعد...


پ.ن:لعنت به حواسی که فقط موقع درس خوندن پررته...مثل همیشه ریاضی هم خر است..میانترم هم خرتر..

  • کنجد :)

سوزی

این گربه یکی از ده تا گربه ی دانشگاست که دو هفته ایی میشه پای راستش میلنگه(یکی بهش لگد زده) و چون از بقیه گربه ها ضعیف تره،تصمیم گرفتیم تا یکم اوضاعش روبراه بشه براش غذا ببریم و هواش رو داشته باشیم.
اسمش هم گذاشتیم سوزی :)
هرچند که حکایت من و گربه ها حکایت مار و پونه است ولی وقتی یک موجود زنده،بدبخت تر از خودم،میبینم حس میکنم باید کمکش کنم،خدا رو چه دیدی شاید تو زندگی قبلیم سوپر من بودم :/

++یک گربه ی سیاه سفید مهربون هم هست که وقتی من نیستم هوای سوزی رو داره:))))

+++کلا دانشگاه که نیست مرکز پرورش گربه است :| 

جورج

ایشون همون جنتلمن مهربونه که هوای سوزی رو داره :)

رورو

غذا میخواست :(

همشون

  • کنجد :)